. |
تعزیه بادرود درباره وبلاگ پروفایل مدير وبلاگ مطالب اخير
ورود کاربران مطالب تصادفی
آرشيو وبلاگ
نويسندگان خبرنامه مطالب مرتبط
عضویت سریع جستجو تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه ساز شكلگیرى آن دانستهاند، و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى پیداى آن مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى كربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش مىدانند. سوگوارى براى شهیدان كربلا از سوى دوستداران آل على (ع) در عراق، ایران و برخى از مناطق شیعه نشین دیگر انجام مىگرفت، چنانكه ابوحنیفه دینورى، ادیب، دانشمند و تاریخ نگار عرب، در كتاب خود ـ اخبار الطوال ـ از سوگوارى براى خاندان على (ع) به روزگار امویان خبر مىدهد . اما شكل رسمى و آشكار این سوگوارى، به روایت ابن اثیر، براى نخستین بار به روزگار حكمرانى دودمان ایرانى مذهب آل بویه صورت گرفت؛ و آن چنان بود كه معز الدوله احمد ابن بویه در دهم محرم سال 352 ق «در بغداد به مردم دستور داد كه براى حسین بن على دكانهایشان را ببندند و بازارها را تعطیل كنند و خرید و فروش نكنند و نوحه بخوانند و جامههاى سیاه بپوشند ومردم چنین كنند...» . تعزیه، در لغت به معنى سوگوارى [تعزیت]، برپاى داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ولى در اصطلاح، به گونهاى از نمایش مذهبى منظوم گفته مىشود که در آن عدهاى اهل ذوق و کار آشنا در مناسبتهاى مذهبى و به صورت غالب، در جریان سوگواریهاى ماه محرم براى باشکوهتر نشان دادن آن مراسم و یا به نیت آمرزیده شدن مردگان، آرزوى بهرهمندى از شفاعت اولیاى خدا به روز رستخیز، بازیافت تندرستى، و یا براى نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اولیا ـ به ویژه اهل بیت پیامبر علیهم السلام، با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایى خاص و نیز بهرهگیرى از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخى از موضوعات مذهبى و تاریخى مربوط به اهل بیت ـ به ویژه واقعه کربلا را پیش چشم بینندگان بازآفرینند. تعزیه یا شبیهخوانى در اصل نمایشى است برپایه قصهها و روایات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پیامبر اسلام و بخصوص وقایع ماه محرم سال 61 هجرى در کربلا براى امام حسین (ع) و خاندانش. ابتدا دستههایى وجود داشتند که از برابر تماشاچیان مىگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانهها و علمها و نیز همآوازى و همسرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم یادآورى مىکردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بیشتر و یکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوجه آنها را همراهى مىکرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبیه یا لباسهاى نزدیک به واقعیت، شبیهسازى مصائب خود را شرح مىدادند. در مرحله بعد، شبیهها با هم گفت و شنید مىکردند. بعد بازیگران پدید آمدند. در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسیم در آمد.بدلیل حفظ حرمت، فقط مردان در این دستهها حضور مىیافتند و نقش زنان را جوانان کم سال بازى مىکردند. در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، بدلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدار تر شد. بعدها در نمایشخانههاى موقت بنام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش ، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند. به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تاثیر گرفت. تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج خود شکوه و توسعه خود رسید. ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است. همینطور مىتوان از تکیه شاهی، تکیه ولىخان، سپهسالار، تکیه قورخانه، تکیه سرچشمه، تکیه عزتالدوله، تکیه نوروزخان، تکیه چهل تن، تکیه سید ناصرالدینو ... یاد کرد. پس از ناصرالدین شاه تعزیه رفته رفته اهمیت خود را از دست داد. در دوره محمد علیشاه و احمد شاه به دلیل دگرگونیهاى اجتماعى و سیاسى از حمایت اشراف محروم گشت . پس از كنار زده شدن محمد على شاه از حكومت (1327 ق) استفاده از تكیه دولت براى تعزیه خوانى ممنوع گشت، و در سال 1311 ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبى اجراى تعزیه نیز یكسره موقوف گردید . چنین شد كه تعزیه موقعیت خود را از دست داد و اندك اندك روى به فراموشى نهاد. در سالهاى آغاز دیكتاتورى رضاشاه، یعنى پس از 1304 ش، اجراى تعزیه رفته رفته ممنوع اعلام گردید و پاى به دوران افول خویش نهاد و در روستاها و شهرهاى دور افتاده دوران انحطاط را پیمود. پس از شهریور 1320 ش دیگر بار سر برآورد. چنانكه اشاره شد، هم اینكه جز تلاشهاى جسته گریختهاى كه گاه و بیگاه در پایتخت مىشود، تعزیه به شكلى بسیار ساده و بندرت در برخى از شهرها و روستاهاى دور افتاده اجرا مىگردد . متن تعزیه یا تعزیهنامه، اغلب به شعر بود و شعر تعزیه عامیانه بود. زمینه شعرى تعزیه را رسم مرثیهسرایى ایجاد مىکرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسههاى مذهبى که از طریق نقالى مذهبى به او رسیده بود، تشکیل مىداددر تعزیه موسیقى جایگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسیقى از طریق اجراى تعزیه بوجود آمد. یکى از ارزشهاى نمایشى آوازهاى تعزیه در آن بود که قطعهها و مقامهاى موسیقى با موضوع و شخص انطباق مىیافت.دستههاى نوازنده موسیقى در هیئتهاى هفت یا هشت نفرى قرار مىگرفتند و سازها عبارت بود از شیپور، نی، قرهنی، طبل، دهل، کرنا و سنج. اثر چندین عامل موسیقایی را می توان در موسیقی تعزیه یافت که مهم ترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل می دهد. در اکثر شهرها برای شبیه سازی ، ردیف خاصی را سرمشق قرار می دهند. آوازهای دشتی و شوشتری ، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند. در بین آنها موسیقی ای که در مناطق مختلف ایران اجرا می شود نقش مهمی در تعزیه دارد. در کنار تعزیه هایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا می شود ، تعزیه در فارس ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان ، لرستان وخراسان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی می شود. هر کسی می تواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیه ها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و ... اجرا می شود. نگاهی به جایگاه و تاریخچه تعزیه سوگواری نمایشی
كربلا تنها یك مكان نیست. كربلا به واسطه عاشورای حسین است كه كربلا می شود و باز به خاطر وی است كه فرهنگ تعزیت عاشورایی ادامه پیدا می كند. بی گمان از ریشه دارترین مناسك مذهبی و فرهنگی ما، دهه اول محرم است. پدیده ای كه مردم نه در آن سرما و گرما می شناسند و نه مصایب و سختی. پدیده ای كه از دل جامعه بیرون می آید و بی هیچ برنامه ریزی حكومتی سالهاست كه باشكوه اجرا می شود به گونه ای كه دیگر عاشورا بخشی از فرهنگ دیرینه ماست. ذهن خلاق ایرانی هر دم بازآفرینی خلاقانه ای دارد. تعزیه دلیلی بر این مدعاست، سوگواری نمایشی كه در نوع خود بی بدیل و دارای ویژگی های درخشانی است. كمااینكه فاصله گذاری كه از تكنیك های نوین نمایشی بوده، از بسیاری گذشته در تعزیه رواج داشته است. بیان اغراق آمیز و یكسره نمایشی كه از ذهن بكر و بدوی و بدون الهام گرفتن از منبعی خاص بوده از ویژگی های این نوع خاص نمایشی است. تلفیق موسیقی و حركات موزون لحظات احساسی تعویض پرده ها همه و همه دنیایی است بیكران كه درك آن در هر دوره خود زمان می طلبد. شبیه گردانی یا شبیه خوانی یا تعزیه نمایشی بوده است در اصل برپایه قصه ها و روایات مربوط به زندگی و مصائب خاندان پیامبر اسلام و خصوصا وقایع و فجایعی كه در محرم سال 61 هجری در كربلا برای حسین(ع) و خاندانش پیش آمد.ولی بزودی گسترش یافت و همه جنبه های داستانی و تفننی فرهنگ مردم را شامل شد. در تاریخ ابن كثیرشامی آورده است كه معزالدوله احمدبن بویه در بغداد در دهه اول محرم امر كرد. تمامی بازارهای بغداد را بسته، سیاه عزا پوشیدند و به تعزیه سیدالشهدا پرداختند. بعد از آن هر ساله تا انقراض دولت دیالمه شیعیان در ده روز اول محرم در جمیع بلاد رسم تعزیه به جای می آوردند و در بغداد تا اوایل دولت سلجوقی برقرار بود. (جلد سوم كمبریچ صفحات 31 و 30 ازاین 2 یادداشت یكی به فارسی و دیگری به آلمانی از رابینیو گرفته شده است اما نمی توان به ضرس قاطع اعلام كرد كه از همین زمان نمایشی شدن آن آغاز شده است بلكه در طی هفت قرن پس از دسته های عزاداری و سینه زدن و كوبیدن سنج و نشانه ها و نوحه سرایی ها وشاید در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهایی خود را طی كرد و به آن شكلی كه می شناسیم درآمد. تاورنیه یك سیاح اروپایی در سفرنامه خود با ترجمه ابوتراب نوری یكی از مراحل تحول را در یادداشت هایش نشان داده است. او در محرم 1046 خورشیدی در حضور شاه صفی دوم در اصفهان شاهد مراسمی بود كه پنج ساعت پیش از ظهر شروع و تا ظهر طول كشید. «در بعضی از آن عماری ها طفل هایی شبیه نعش خوابیده بودند و آنهایی كه دور عماری را احاطه كرده بودند گریه و نوحه و زاری می كردند. این اطفال شبیه دو طفل امام حسین هستند كه بعد از شهادت امام، خلیفه بغداد، یزید آنها را گرفت و به شهادت رسانید.به دلیل حرمت ها این دسته ها را فقط مردان می گردانیدند و زنان به هیچ روی در آنها جایی نداشتند، نقش های زنان را جوانان تازه سال و نازك صدا بازی می كردند. اما در نوشته ویلیام فرانكلین این نمایش را در یكی از مراحل نهایی اش می بینیم. وی در كتاب مشاهدات سفر از بنگال به ایران در فصل« از بنگال به شیراز »كه در محرم 1166 یعنی در عهد زندیه دیده است می آورد: یكی از جالب ترین نمایش های این سوگواری عروسی قاسم جوان پسر امام حسن(ع) است با دختر عمویش كه دختر امام حسین(ع) باشد. این عروسی هیچ گاه تحقق نیافت چون قاسم در یكی از نبردهای كنار فرات در هفتم محرم شهید شد. پسر جوانی نقش عروس را با همه تزئینات یك عروس بازی می كند. این عروس همراه زن های خانواده اش است و با لحنی اندوهبار شعری راجع به پایان غم انگیز شوهرش كه توسط كفار نابود شده می خواند. نمی توان دقایق جداشدن آنها را فراموش كرد، وقتی كه شوهر نامزد جوانش را ترك می كند تا به جنگ برود با او لطیف ترین وداع ها را می كند و جامه سوگواری به او می دهد و دختر هم جامه را به روی شانه های خود می اندازد. درنتیجه در اواخر سلطنت زندیه تعزیه شكل خود را پیداكرده و كمی بعد در ابتدای دوره قاجاریه تعزیه به دلیل حمایت شاهان و نیز طبقه جدید مرفه بازرگان و سیاسی دامنه دارتر شد. این پشتیبانی تنها یك حمایت خالص از نمایش نبود، بلكه وسیله ای برای به دست آوردن وجاهت ملی بود. زیرا بسیاری هم در اثر تفسیرهای مخالف علما، از حمایت تعزیه روی گرداندند و به ساختمان مسجد و محراب پرداختند . بی گمان استناد به سفرنامه های سیاحان خارجی كه فارغ از تفكرات قومی هستند سند بسیار خوبی است برای پی بردن به روند تعزیه، در سفرنامه دروویل ترجمه جواد محبی در 1200 شمسی وی می گوید: در تهران شاهد تعزیه ای بودم كه مهمترین مرحله نمایش آن روز دهم محرم بر صحنه می آید. در این روز یكی از درباریان كه ایفای نقش حسین بن علی به وی محول شده است. با سوارانی به تعداد همراهان حسین به هنگام عزیمت به كوفه، به میدان می آید. ناگهان عبید زیاد در راس چندین سرباز سر می رسد، اما امام حسین(ع) از تسلیم و بیعت سر باز می زند و با وجود همراهان معدود خویش با شجاعت و شهامت به جنگ ادامه می دهد. من از دیدن این صحنه جاندار كه چیزی از واقعیت كم نداشت به حیرت افتادم. حیرتم وقتی بیشتر شد كه دیدم پس از پایان نمایش از آن 4 هزار تن كه بدون رعایت نظم و احتیاط به جان هم افتاده بودند حتی یك تن نیز زخمی نشده است. تعزیه در حین جستجوی شكل نهایی خود فراوان از مایه و سبك نقالی كمك گرفت. جالب است كه هنوز هم می توان دو روش مشخص نقالی را در تعزیه تشخیص داد. بیان غمناك آوازی در دستگاههای معین موسیقی ایرانی كه مظلوم خوانها به كار می برند بازمانده نقالی حماسی است. اما این تعزیه ها در تكایا به ادامه كار خود پرداخت. مانند تكیه دولت، تكیه ولی خان سرچشمه، عزت الدوله، نوروزخان، رضا قلیخان، سرتخت، اسمعیل بزاز، چهل تن، سید ناصرالدین، حیاط شاهی و غیره كه در حدود سه هزار نفر جا داشت. تعزیه تنها نشان دهنده یك قصه مذهبی ساده نیست، محور اصلی این نمایش ها ماجرای تسلیم و زندگی در برابر پایداری و نابودی است. جنگ خیر و شر یا حق و ناحق و ایستادگی به خاطر اعتقاد به عدالت آسمانی مطرح است، و قهرمانان نمایش نابودی را بر زندگی در زیر سلطه غاصبان و جابران ترجیح می دهند. مهمترین ویژگی تعزیه همان طور كه گفته شد فاصله گذاری و آگاهی شخصیت های قصه از سرنوشتشان است. آگاه بودن اشقیا نسبت به شقی بودن خود و معصوم بودن خاندان پیامبر. واقعه را تماشاچی از قبل می داند و نویسنده نحوه وقوع را توصیف می كند. ادیبانه نبودن شعر و استفاده از كلمات كوچه و بازار و نزدیكی به بیان محاوره همه و همه تعزیه را نمایشی با خصیصه های خاص خود می كند. نظرات شما عزیزان: نوع مطلب : برچسب ها : موضوعات
محبوبترین مطالب
تبادل لینک هوشمند پیوندهای روزانه
پيوندها
صفحات جانبی آمار سایت
امکانات جانبی |
. |
. | . |