برگزاری اولین جلسه شورای نمایش آئینی(تعزیه) شهرستان نطنز
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نطنز ،در این جلسه که در آستانه فرا رسیدن ماه محرم الحرام برگزار گردید ضمن بررسی وضعیت گروه های تعزیه شهرستان و با توجه به تاریخچه 200 سالهء برگزاری آئین های نمایش تعزیه در نطنز و سابقه به عنوان یکی از قطب های اصلی نمایش آئینی کشور مصوب شد جهت تداوم و توسعه این هنر آئینی دو گروه تعزیه متشکل از نوجوانان و جوانان شهرستان نطنز تشکیل و با استفاده از اساتید این حرفه آموزش های لازم را فرا گیرند.
همچنین جلسه ای توجیهی با حضور کلیه متولین گروه های تعزیه شهرستان تشکیل گردد و تصمیمات شورای نمایش آئینی(تعزیه) شهرستان به ایشان منتقل گردد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی بادرود رسانه
این عشق آتشین ز دلم پا نمیشود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته است
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود
بر شیعه کنون وقت سرور و طرب است / جام طرب از غدیرخم لب به لب است
شادی خود اظهار نما با صلوات / گر شیعه ای و شاد نباشی عجب است
عید غدیر بر همه مسلمانان جهان مبارک باد.
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا
به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد
عید سعید قربان را به همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
هشتم ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى حركت امام از مکه به عراق
امام حسين (ع) پس ازدريافت نامة مسلم بن عقيل واحساس خطرازدژخيمان يزيد، احرام حج خود را به عمره تبديل كرد وپس ازانجام مراسم عمره ازاحرام بيرون آمد ودرروزسه شنبه روزترويه (هشتم ذي الحجه سال ۶۰ ه . ق) پس ازشصت وپنج روزاقامت درمكه به اتفاق حدودهشتادوشش نفرمرد ازشيعيان و دوستان وخانواده خود ازمكه بيرون آمده وبه سوي عراق حركت كرد.
دركوفه همين كه خبردستگيري وزنداني شدن هاني درشهرمنتشر شد، مسلم دانستكه ديگردرنگ جايز نيست وبايد ازنهان گاه بيرون آيدوجنگ راآغازكند. پس جارچيان خود را فرستاد تا مردم راآگاه سازند. نوشتهاند ازهيجده هزارتن كه با اوبيعت كرده بودندچهارهزارتن درخانه هاني وخانههاي اطراف گردآمده بودند. مسلم آنان را به دستههايي تقسيم كرد وهردستهاي را به يكي ازبزرگان شيعه سپرد. دستهاي ازاين جمعيتبه قصرابن زياد روانه شدند، ولي ابن زياد موفق شدآن مردم بي تدبيررابا ايجاداختلاف واستفاده از حربه تهديد متفرق سازد. نتيجه اين شد كه درشامگاه آن روزجزسي تن با اونماندند. چون نمازمغرب را خواند. يك تن ازياران خود راهمراه نداشت.
مسلم چون نمازشام را خواند و خود را تنها ديد دركوچههاي كوفه سرگردان شد، درحالي كه گروه زيادي درجستجوي وي بودند، تا سرانجام زني به نام «طوعه» كه ازشيعيانعلى (ع) بود اورا درون خانه بردوپناه داد. اما شب هنگام پسروي ازوجود مسلم درخانهمطلع شد وبه ماموران عبيدالله خبرداد. همين كه ابن زياد پناهگاه مسلم رادانست،«محمد اشعث» راباشصت ياهفتاد تن براي دستگيري وي فرستاد.مسلم پس ازدرگيري با ماموران ابن زياد ونشان دادن رشادتها وشجاعتهاي بسيار مجروح ودستگيرشد
نهم ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى شهادت مسلم (ع)
مسلم بن عقيل كيست؟
درميان جوانان برومند «بنى هاشم» مسلم، فرزند عقيل يكى ازچهره هاى تابناك و شخصيت هاى بارز، به شمارمى رفت. «عقيل» برادرحضرت على(ع) ودومين فرزند ابوطالب بود.
سفير انقلاب كربلا
مىدانيم كه «مسلمبن عقيل» پيشاهنگ نهضت كربلا و سفير امام حسين به سوى مردم كوفه بود.
امام حسين(ع) طى نامه وپيامى جداگانه كه خطاب به مردم كوفه نوشت، تكليف مردم و ماموريت مسلم را روشن ساخت. متن نامه امام
«بسم الله الرحمن الرحيم
ازحسين بن على، به جماعت مؤمنان ومسلمانان;
اما بعد، سعيد وهانى، با نامه هايتان نزد من آمدند. آنان آخرين كسانى بودند ازفرستادگان تان كه نزد من آمدند. من تمام مقصودوهدفى را كه ذكركرده بوديد فهميدم. بيشترسخن شما اين بود كه:ما را امام وپيشوايى نيست، پس بشتاب! شايد خداما رابه واسطه توبرهدايت،هماهنگ ومجتمع كند. اينك، من برادرم،عموزادهام وشخص مورد اعتمادم از خانواده خويش «مسلم بن عقيل» را به سوى شما فرستادم واورا مامور كردم كه ازحال شما وازكارونظرتان به من گزارش بفرستد.اگربه من چنين گزارش دهد كه راى بزرگان وصاحبان فضل وخرد شما،همانند چيزى است كه قاصدان شما گفتند ودرنامه هاى شما نوشته شده است به خواست خدا بزودى به سويتان خواهم آمد.
مسلم با گرفتن دو راهنما ازمكه به سوى كوفه حركت كرد. روزهاى متوالى راه طى كرد. آن دو راهنما در راه، ازتشنگى جان سپردند. مسلم، همراه با «قيسبن مسهرصيداوى» و «عمارة بن عبدالله ارحبى» با تحمل مشقت هاى توان فرساى راه، پس ازبيست روز،خود رابه كوفه رساندو مسافت سى روزه رابا همه سختيها دربيست روزپشت سرگذاشت.
اينك، مسلم، با شهرى رو به روست، حادثه خيزوپرماجرا وبا گرايشهاى مختلف; شهرى با افكار گوناگون كه اگرچه بظاهر آرام است،اما آرامش قبل ازطوفان رامى گذراند.
مسلم، واردكوفه شدوبه خانه مختارثقفى، كه ازشيعيان خالص حضرت على(ع) وعلاقه مندان به اهلبيت بود، رفت.
مسلم، دركوفه
فلق با تيغ آذر،خيمه شب را زهم بدريدو.شب، دامان خودبرچيدخبردرگوشهاى كوفيان پيچيدكه مسلم افسرجانبازوپيشاهنگ اين نهضت پيام انقلاب عدل رابا خويش آورده است. ومشتاقان،بسان موج خشم آلوداما طالب ومشتاق به سوى خانه مسلم، روان گشتند. درون چشمهاشان اشگهاى شوق وجانها، تشنه آزادى ودلها پرازشادى هزاران دست گرم شيعيان دردست مسلم بودوبيعت تاغروب، آن روزبرپا بود. طرفداران حق، چون حلقه، پيرامون اين رهبرشعوروشور، اندرسينه ودرسروگاهى ديدگان ازاشگ شوق ياوران، تربود.
شيعيان، دسته دسته به خانه مختارمى آمدند وبا مسلم ديداروبيعت مى كردند ومسلم هم نامه امام حسين(ع) راخطاب به مؤمنان ومسلمانان كوفه براى هرجماعتى ازآنان مى خواند.
دريكى ازهمين ديدارها «عابس بن شبيب شاكرى» برخاست وپس ازستايش خداوند، خطاب به مسلم گفت:
«من ازمردم چيزى نمى گويم ونمى دانم كه دردلها چه دارند وتورابه آنها مغرورنمى كنم. من ازخود وآمادگى خودم به توخبرمى دهم. به خدا سوگند! اگربخوانيد، شما رااجابت مى كنم ودرركابتان با دشمنانتان مى ستيزم ودرراه شمابا شمشيرم كارزارمى كنم تابا شهادت، خداراملاقات كنم; وازاينكار،فقط پاداش الهى رامى طلبم.»
پس ازاودليرمردى ديگر، كهنسال وجوان دل برخاست، به نام «حبيب بن مظاهر» وگفت: (خطاب به عابس)
«رحمت خدابرتوباد! آنچه را دردل داشتى باسخنى كوتاه وگويا بيان كردى. به خداى يكتا سوگند، عقيده وموضع من نيزهمچون تواست.»وكسان ديگرهم برخاسته واعلام وفادارى وآمادگى براى فداكارى كردند.
«ازآن پس، دست بود ودست كه پيمان با سخنگوى «حسين بن على» مى بست.»
روزبه روزبرتعدادهواداران امام حسين(ع) كه با نماينده اش مسلم،بيعت مى كردند افزوده مى شد تا اينكه پس ازچند روز، به هزاران نفرمى رسيد.
با وجود اين همه بيعت گران جان بركف وانقلابي هاى آماده براى هرگونه فداكارى درراه حمايت حسين(ع) وبر انداختن حكومت يزيد، مسلم بن عقيل، طى نامه اى اوضاع را به امام گزارش داد وبا بيان شرايط وزمينه مساعد براى نهضت ازامام خواست كه به سوى كوفه بشتابد. درنامه اى كه به امام نوشت،چنين بيان كرد:
«نامه هاى فرستاده شده، راست بوده وسخن فرستادگان هم درست است. مردم كوفه آماده جهاد وجانبازى درراه خدايند. هم اكنون هيجده هزارنفر،با من بيعت كرده اند وآماده فداكارى درركاب توهستند.هرچه زودتربه سوى كوفه حركت كن!»اين نامه را كه مسلم،بيست وهفت روزپيش ازشهادتش به امام حسين(ع) نوشت، توسط «عابس بن شبيب شاكرى» براى آن حضرت فرستاد. همراه او،نامه هاى ديگرى هم كوفيان به امام نوشتند وبا گزارش اينكه صدهزارشمشيربراى يارى توآماده است،ازآن حضرت خواستند كه درآمدن به كوفه شتاب كند.
اى خفته همچو گنج، به ويرانه بقيع پر مى زند كبوتر دل، در هواى تو
در را به روى امت اسلام بسته اند آن گمرهان كه بى خبرند از صفاى تو
بسمه تعالی
مسئله مورد بحث امروز بنده ، مبحث مهد تعزیه است!
مطلب مهمی که امروزه هر کسی به هر حدی که بخواهد و بتواند آن را به نفع خود تمام می کند! وبلاگ هم وسیله ای است برای انتقال اعتقادات و دوست داران تعزیه از طریق وبلاگ های خود سعی در نشان دادن شهرشان به عنوان مهد تعزیه دارند...
اما سوال عمده این است که آیا مشخص شدن مهد تعزیه در این وا نفساه تعزیه ی ایران که هر روز شاهد مشکلات عدیده در تعزیه هستیم چقدر می تواند مشکل تعزیه را حل کند؟ آیا حل می کند؟ آیا مشکلی بر مشکلات نمی افزاید؟
بعضی دوستان اصلاً معنی لغوی کلمه مهد را نمی دانند! می گویند چون فلان شهر خواننده زیاد دارد پس مهد تعزیه است! یا می گویند چون فلان شهر تعزیه زیاد خوانده می شود مهد تعزیه است و از این قبیل سخنها...
تفرش اشخاصی چون : رضا حیدری ، اسماعیل محمدی ، سید محمدرضا امینی و...
قم افرادی چون : ابوالفضل کبابیان ، سید حسن گل ختمی ، حمزه کاظمی و...
تهران افرادی چون: حسن برکتی، ابوالفضل صابری و...
اصفهان اشخاصی چون: حسن نرگسخانی ، حسن برکتی پور ، مجید معنوی زاده و...
قزوین افرادی چون : مرحوم رضا مشایخی ، امیر صفری ، محسن گیوه کش ، استاد محمد بخشی نیا و...
را دارد!
حال شما بگویید ، با وجود این بزرگان چگونه می توان گفت مهد تعزیه کجاست؟
مهد تعزیه ایران است! فقط ایران
مهد تعزیه آنجاست که تعزیه خوان نگوید فلان قدر می گیرم و می خوانم! مهد تعزیه آنجاست که در رختکن های تعزیه، غیبت رایج ترین صحبتها نباشد! مهد تعزیه آنجاست که حرف از کتک زدن ذاکر نباشد!
مهد تعزیه آنجاست که...
نظرات دوستان بسیار مهم است.لطفاً نظرات خود را اعلام کنید.
عطر بهشت از نفس باغ می چكید
تا اوج عرش زمزمه های حضور بود
عالم از عطر یاس مدینه معطر است
پیوند آسمانی زهرا و حیدر است
ازدواج با برکت امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) را به همه شیعیان جهان تبریک عرض مینمایم.
اي پسر فاطمه، نور هدي
سبزترين باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها مي شود
پاکتر از آينه ها مي شود
اي گل گلزار خدا، يا رضا
آينه ي قبله نما يا رضا
ولادت با سعادت شمس الشموس ،غریب الغربا آقا امام رضا (ع)را به تمام شیعیان ومخلصان این امام هدی تبریک .تهنیت عرض مینمایم.
روز میلاد تو، کبوترانه مهمان حرمت میشوم، دانه های عشق از صحن و سرایت برمیچینم و دور تا دور گنبد طلاییات میگردم و اینگونه جشن میگیرم.
پیش از خورشید، گنبد طلایی توست که هر روز طلوع میکند.
صبح شهر قم مدیون توست؛ مدیون خورشیدی که شب نیز بر فراز شهر آشکار است.
روز میلاد تو، کبوترانه مهمان حرمت میشوم.
جشنی است که همه در آن دعوتند؛ کوچک و بزرگ، پیرو جوان؛ دور تا دور حرم تو چرم میزنند و چرخ میزنند و نگاه مهربان و نوازشگر تو، پر و بال دلشان را نوازش میکند.
زیارتنامه خواندنِ این روز، حال و هوای دیگری دارد.
روز میلاد توست و تو روشنی به ما هدیه میدهی و ما با دستانی پر از روشنی، از این حُسن بازمیگردیم؛ با دلهایی که در حوضچه چشمانمان با آب دیده تطهیر شده است.
روز میلاد تو هر روز در ما تکرار میشود، ای تکرار روشنی در روح و روان ما!
خجسته باد میلاد بانوی قدسیه مطهره، فاطمه معصومه علیهاالسلام که بارگاه نورانیاش محل دایمی نزول فرشتگان بر زمین و دروازه بهشت است.
گفتگو با هاشم فیاض پیر تعزیه خوانی و دائرة المعارف سنتی و اصیل تعزیه
در این پست مصاحبه ای که با هاشم فیاض پیر تعزیه خوانی در سال۱۳۸۲انجام شد را قرار دادیم.ممکن است خیلی از شما تعزیه دوستان این مصاحبه را خوانده باشید اما به جرات میتوانم بگویم بهترین مصاحبه ای که با یک تعزیه خوان دیده ایم همین مصاحبه است.حتی به افرادی که این مصاحبه را خواندند پیش نهاد میکنیم که دوباره بخوانند.
منبع:یاران تعزیه
از سال 89 هیات امناء و... حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) بادرود تصمیم بر این گرفته اند که با یک نقشه استاندارد قسمتی از حسینیه را گود برداری و شروع به ساخت وساز ساختمانی برای این حسینه کنند که با استقبال بیشتر اهالی شهر ومسولین قرار گرفت که هر چه سریعتر اقدامات لازم را به عمل بیاورند و ساختمان حسینیه را علم کنند. اما پس از چند سال از گذشت این تصمیم مشاهده میکنیم که این پروژه بس سنگین هزینه های هنگفتی داشته و با بودجه ای که اداره اوقاف ، اهالی شهر وخیرین کمک کرده اند به جایی نرسیده است.این در حالی است که از سال گذشته تا به حال هیچ پیشرفتی نداشته وفقط اشخاص وقتی که به ماه محرم نزدیک میشویم به فکر این مکان میافتند که کجا مراسم عزاداری را برپا کنیم وچگونه از هیات های مذهبی استقبال وپذیرایی کنند.بدون شک ساخت این مکان مذهبی مانند پروژه های دیگر کشور(مثل:ورزشگاه نقش جهان و....) با گذشت سال های طولانی آماده افتتاح باشند.
در اینجا چند عکس از این حسینیه رو براتون گذاشته ایم که مشخص میکند این پروژه به خواب عمیق فرو رفته است.
چشمه ای که دور قبر حضرت عباس(علیه السلام) طواف می کند
هفتاد و دو شب مانده کمر خم بشود
هفتاد و دو عاشق ز زمین کم بشود
هفتاد و دو میدان بلا در راه است
هفتاد و دو شب مانده محرم بشود
هفتاد و دو روز تا شروع عاشقی مانده.گو اینکه چندی است با وداع کاروان و
کاروانیان از مدینه حرکت عاشقی آغاز گردیده ولی در هفتاد و دو روز دیگر
شکوفا خواهد شد این گل سرخ پر خون.
با خود می اندیشم که آیا آماده ام؟آیا راهنمایم
خواهد شد؟ زیرا اوست که مصباح الهدی است و سفینه النجاه.آیا میشود
دستم گیرد؟
اگر بشود ذره ای از این بیکران و تمام نشدنی ترین سبوی عشق را بچشم
دیگر تمنای هیچ نخواهم داشت ولی آیا آماده ام؟از امروز ای ارباب بی کفن نیت
می کنم به سمت و سوئی که تو نشانه گرفته ای عازم گردم تا شاید این محرم
همان محرمی باشد که در آن محرم میگردم؟شاید؟
از بار غمت قد فلک خم مانده
در دیده ما بارش نم نم مانده
ای سینه زنان به وقت شرعی عزا
هفتاد و دو روز تا محرم مانده
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه ساز شكلگیرى آن دانستهاند، و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى پیداى آن مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى كربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش می دانند.
بقه در ادامه مطلب
روز5شوال ورود حضرت مسلم عليه السلام به شهركوفه مثل فردايي هجده هزارنفر باحضرت مسلم عليه السلام بيعت كردند اما روزي ديگر وقتي درمسجدبعدازنماز جماعت پشت سرش رانگريست خبري ازكوفيان بي وفانبود....
مثل فردايي نامه اي براي امام حسين عليه السلام نوشت وخبرازبيعت كوفيان داداما روزي ديگر بالاي دارالاماره بادودست بسته باچشمان اشك آلود به راهي مي نگريست كه اربابش خانواده اش رابرداشته وبه اميدبيعت كوفيان نامرد به سمت كوفه درراه است
يااباعبدالله الحسين عليه السلام :
كاش مي شد بنويسم كه گرفتار شدم مثل خورشيد گرفتار شب تار شدم
مرد اين شهرم و بر پير زني مديونم اين هم از غربت من بود كه ناچار شدم
من نمي خواستم علت دلواپسي معجر زينب كبري شوم، انگار! شدم
من بدهكاري خود را به همه پس دادم به تو اندازه يك شهر بدهكار شدم
من در اين خانه، تو در خانه خولي، تازه با تو همسايه ديوار به ديوار شدم
كاش مي شد بنويسم كفني برداري كفني نيست اگر،پيرهني برداري
تیزر دعای ندبه (آقا علی عباس و شاهزاده محمد(ع) بادرود)
هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیدهاست اما هنوز هم جزو اصیلترین و پرسابقهترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان ایران است. در استانهای مختلف ایران از شمالیترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبیترین شهرهای سیستان و اهواز از پهنهٔ کویر تا حاشیههای زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیج فارس، در ایام ماه محرم، تعزیه برگزار میشود.....
برای دیدن این مطلب لطفا به ادامه مطلب برید.
حسینیه افوشته نطنز در عهد قاجار در محله افوشته نطنز ساخته شد.در آن زمان هزینه های اجرای تعزیه از دولت به بخشدار و توسط آن به دهدار پرداخت می شد.بعد از آن توسط شخصی به نام محمد باقر انتخاب سلطان که دولت وقت،حاکمیت نطنز را به او سپرده بود و در محله ی افوشته زندگی می کرد،هزینه های تعزیه پرداخت می شد و خود نیز در مراسم شرکت می کرد و با فوت او هزینه ها به عهده بزرگان و اهالی افوشته قرارگرفت. در سال ۱۳۴۲ مرحوم سید محمد واقفی،محمد معیری،عباس حقیقی،رحمت الله معیری،سید مسعود بروجردی،غلامرضا و غلامعلی حقیقی به هم دست یاری دادند تا حسینیه افوشته.....................
برگرفته از کتاب درۀ الصدف
مي خواست بهانه اي كه پر نور شويم از هرچه بدي و غير او دور شويم
يك ماه پر از فرصت برگشتن داد يك عيد فرستاد كه مغفور شويم
يك ماه صدا كرد كه زيبا باشيم در هر سحر و شبي چو مولا باشيم
ماه رمضان ماه مهارت ورزي ست باشد كه هميشه مثل حالا باشيم
يك ماه بهشت بر زمين حاكم شد يك ماه ز عصيان دلمان نادم شد
يا رب نكند دوباره مهجور شويم يك مژده بده كه وصلمان دائم شد
این عیدفرخنده ومبارک سعید فطر را بر تمام مسلمانان جهان تبریک عرض مینماییم.
براساس تحقيقات وپژوهشهاي تاريخي تعزيه خواني وشبيه خواني ازعهد باستان درايران مرسوم بوده وايرانيان ازعهدكهن با نمايش آيين هاي مذهبي زمينه وبستر شكل گيري تعزيه دردوره هاي بعد را مهياكرده اند مهمترين واصلي ترين آئين هاي باستاني «مصايب ميترا»و«سوگ سياوش»بوده است ايرانيان مهرپرست به هنگام برگزاري مناسك آييني خود واقعه «مصايب ميترا»رانيز به نمايش در مي آوردند .دراين نمايش چند تن از نقش آفرينان صورتكهايي برچهره خود مي زدند وروي سكويي كه پيروان آيين مهري براي نيايش هاي مذهبي ساخته بودند ،مي رفتند وهمراه نمايش، واقعه مصايب مهر رانشان مي دادند وهمچنين درسال مرگ سياوش ،مردم بخارا همراه آيين سوگواري سياوش شهادت اورا نمايش مي دادند .دراين نمايش ،شبيه سياوش را مي ساختند ودرعماري يا محملي مي گذاشتند.اين عماري يا محملی راكه چهارسويش بازبودروي دوش مي گرفتند و مويه كنان وسينه زنان در گذرگاه ها مي گرداندند.....
این شب قدر شب درد،شب نالیدن وز تراش گوهر اشک به خود بالیدن
این شب قدر شب درد، شب دیوانه عاقل از درد تهی گشته خرد بیگانه
این شب قدر شب وصل وتمنا و دعا شب بیگانه شدن با همه ی رنگ وریا
درشب قدر، شب درد کتاب آوردن ساقیان فلکی باده ناب آوردند
مصحف پاک فرود آمد وشب رنگین شد سینه از بار غم عشق عجب سنگین شد
عشق در باور خون دست جنون گشت چرا لیلة القدر علی غرق به خون گشت چرا
در شب قدر که خون موج زنان دریا شد شب لب تشنه پردرد علی جویا شد
در سحر گاه شب قدر ملک گریان شد سیلان شرف وخون علی جویا شد
لیلة القدرسیه پوش علی میگردد باده فزت همه نوش علی میگردد
یا علی قدر تو در قدر چه والا گردد لیلة القدر به نام تو مسما گردد
امشب، شب فرو چکیدن قطره قطره دل هاست، شب گریه ستاره هاست. امشب، زمین سیاه پوش غمی سرخ است و فردا، جاری ناله در همه سو پیداست.
امشب دل آسمان گرفته و آرامش از همه جا رخت بر بسته است، و فردا توفان سهمناک حادثه ای تلخ، دل های مؤمنان خدا را سخت می لرزاند.
فردا پرندگان آسمان، پروازی سیاه می کنند، پروانه ها به گل ها تسلیت می گویند و قاصدک ها، دیگر خبری از شادمانی و سرور زمزمه نمی کنند. فردا، همه جا و همه چیز به رنگ عزاست.
این همه در سوگ و ماتم «مرتضی» است؛ او که آسمانی ترین عاشق حق بود و از ردای معطرش، ایمان می چکید و در نگاهش آفتاب می خندید. مکه از او شرف گرفت و مدینه به او افتخار می کرد. برکت دستان مبارکش، پایگاه توحید را از لوث بتان پاکیزه کرد و خیبر کفر را بازوان الهی او شکست.
ذوالفقارش، فقرات ایثار و عشق را راست نگه می داشت. او محور حق بود و مدار ایمان و شمشیری که بر فرق مطهرش فرود آمد، جهان را سوزاند و عشق را یتیم کرد، ایمان را به سوگ نشاند و در جان ما درد و ماتم ریخت.
شهادت مضلومانه مولای متقیان امام علی (ع) را به همه ی شیعیان جهان تسلیت عرض مینمایم.
مرغ روحم یکه تازی میکند
با دل سر گشته بازی میکند
پر گشوده از درون تا به برون
تا سراید شرح شوق در درون....
میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) را به همه ی مسلمانان جهان تبریک عرض مینمایم.
مادر زهرا چو دل را بر نبی تقدیم می کرد
جان نثاری بهر احمد را به خودتصمیم می کرد
با نـثار جـان ومـالش نزد زهــرا دخـترش
یاری همسر نـمودن را چـنین تـرسیم کرد
وفات بانوی بزرگ اسلام ،حامی و همراه رسول خدا (ص) ،حضرت خدیجه کبری (س) تسلیت باد .
سلامم بر تو ای ماه شریف و ماه بی همتا درودم بر تو ای ماه عزیز خالق یکتا
سلامم بر تو ای ماه دعا ای ماه آمرزش درودم بر تو ای ماه ثنا ای ماه آمرزش
سلامم بر تو ای ماه ورع ای ماه استغفار درودم بر تو ای ماه نماز و ماه استغفار
سلامم بر تو ای ماه فضیلت ماه آزادی درودم بر تو ای ماه عزیمت ای مه شادی
سلام بر تو ای ماه هدایت ای مه ایمان درودم برتو ای ماه عنایت ای مه سبحان
سلامم بر تو ای ماه تلاوت ای مه فرقان درودم بر تو ماه شهادت ای مه قرآن
سلامم بر تو ای ماه مبارک ماه وعظ و پند درودم بر تو ای ماه سالک ای مه پیوند
سلامم بر تو ای ماه ولایت ای مه والا د رودم بر تو ای ماه سعادت ای مه رعنا
ماه رمضان ، ماه مهمانی خدا برشما روزه داران گرامی باد .
الا یا ایها المهدی مدام الوصل ناولها
الا یا ایها المهدی مدام الوصل ناولها
كه در دوران هجرانت بسی افتاد مشكلها
صبا از نكهت كویت نسیمی سوی ما آورد
ز سوز شعلة شوقت چو تاب افتاد در دلها
چو نور مهر تو تابید بر دلهای مشتاقان
ز خود آهنگ حق كردند، بربستند محملها
دل بی بهره از مهرت حقیقت را كجا یابد؟
حق از آیینة رویت تجلی كرد بر دلها
به كوی خود نشانی ده كه شوق تو محبان را
ز تقوا داده زاد ره، ز طاعت بست محملها
به حق سجاده تزیین كن مهل محراب و منبر را
كه دیوان فلك صورت از آن سازند محفلها
شب تاریك و بیم موج و گردابی چنین حائل
ز غرقاب فراق خود رهی بنما به ساحلها
اگر دانستمی كوبت سبو می آمدم سویت
خوشا گر بودمی آگه ز راه و رسم منزلها
چو بینی حجت حق را به پایش جای فشان ای فیض
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
مدیریت این وبلاگ ولادت با سعادت آقا امام زمان (عج) را به همه ی منتظران آن قائم تبریک وتهنیت عرض مینمایید.
ضمنأ به مناسبت این فرخنده میلاد جشن باشکوهی همراه با مولودی خوانی ،مسابقه واجرای نمایش از هنرمندان گروه پرهام فیلم برگزار میگردد.
مکان:بادرود خیابان شهید منتظری, انتهای بلوار دانش
زمان:ساعت22 . پنج شنبه 1393/3/22
دراینجا قسمت طلاییه داری و ره گیری تعزیه حضرت عباس(ع) با اجرای زیبا وبیاد ماندنی توسط آقایان مرتضی اکبریان ومحمد اکبریان در حسینیه ابوالفضل العباس (ع) بادرود رو برای دانلود گذاشتم امیدوارم با نظراتتون مارا در این عرصه همراهی کنید.منتظر نظراتتون هستیم.
شبیه حضرت عباس(ع):مرتضی اکبریان
شبیه حضرت علی اکبر: محمد اکبریان
گروه موزیک:
محسن اکبریان ، رضا دهقانزاده ، امیر محمد زمانی
آغـاز عـالم غلغله پایان عـالم زلـزله
عشقی با شکریی با گله آرام با زلـزال ها
توقیع شمس آمدشفق طغرای دولت عشق حق
فال وصال آرد سبق کان عشق زد این فال ها
از رحمت اللعالمین اقبال درویشالن ببین
چون مه منور خرقه ها چون گل معطر شاخه ها
عشق امرما کل رقعه ای او قلزم و ماجرعه ای
او صد دلیل آورده و ما کرده استدلال ها
از عشق گردون متلف بی عشق اختر منحصف
از عشق گشته دال ،الف بی عشق الف چون دال ها
آب حیات آمد سخن کایدزعلم من لدن
جان را از او خالی مکن تا بردهد اعمال ها
بر اهل معنی شد سخن اجمال ها ، تفضیل ها
بر اهل صورت شد سخن تفضیل ها ، اجمال ها
گر شعر ها گفتند پر پر ببود دریا ز در
کز ذوق شعر آخر شتر خوش میکشد تر حال ها
شمس تبریزی
به مناسبت میلاد شبه پیمبر حضرت علی اکبر (ع) جشن باشکوهی همراه با مولودی خوانی واجرای نمایش توسط گروه پرهام فیلم در سایت جشنواره بادرود برگذار میگردد.
ایــام نشـاط و شـور امـت آمــد
هنگام سرور و اخذ حاجت آمد
روز سـه و چهــار و پنج مــاه شعبــــان
از جـانـب حـق سـه پیـک رحمـت آمــــــد
میلاد حسین است و اباالفضل و علی
یعنـی کــــه سـه منشـاء سعــادت آمــد
آن ماه که ماه حاجتش میخواننــد
ما بیـن دو خـورشیـد امـامـت آمد
نـــور ابـــدی و ازلـــی میـــآیـــــد
بــر عـالــم ایجاد ولی میــــآیــــــد
مجموعه حسن و عشق وایثار و کرم
یعنــی کــه حسیــن بــن علــــی میـآیـــد
ضمنأ جشن های اعیاد شعبانیه در شهر بادرود درمیدان امام حسین (ع) طبق سنوات گذشته اجرا میشوند.
بو گل های بهشتی ز فضا میاید
عطر فردوس هم آغوش صبا میاید
هاتفم گفت که میلاد حسین است امروز
زین جهت بوی بهشت از همه جا میاید
نوگل مسطفوی،زینت باغ علوی
مظهر پنج تن آل عبا میاید
گل بیخاره نهدپای در این خارستان
شاهد عشق به منزلگه ما میاید
دل طوفان زدگان تا که بگیرد آرام
کشتی نوح به دریای بلا میاید
دشتهای سرسبز عرفان، خوشامدگویِ اشراقِ پیشانیات هستند و ما به همایشی از درختچههای تبسّم و امید و تغزّل دعوت شدهایم.
آمدهای و تنها با اندوختهای از دعاهای تو به تماشای بقیهای از جهانِ فرتوت می توان رفت، فاصله های پوچ را پر کرد، خویش را از دغدغه و تشویش خالی کرد. باید تبریک گفت: امّا تبریک همیشه درختانِ اندیشه چه حاصلی دارند، وقتی ایمانی از نو نیاورده باشند به برگ برگِ «صحیفه»ات؟
صحیفه تو شهد سجده هایت را در ذائقه تلخ ثانیه های دنیوی می ریزد.
کلمات برافراشته از صبح لبانت، صدمه هایِ پسینگاه غربت انسان را مرهم است. تمامیِ دلهرههای برآمده از عصر تجمّل و دود را عبارات گرانقدرت به آرامشی ژرف و مقدس گره میزند.
گاهی که از فاجعههای مردافکن، نستوه و بی گلایه باز میگردی، تازه روزگار به دردهای حقیر خویش پی میبرد؛ تازه در مییابد که برای از تو گفتن هر چقدر وقت بگذارد، کم است.
صدایی از استواریِ سکوتت محکم تر نیست، ای پیام سبز آتش زا.
این تنها صلابت در گفتار توست که دل سنگ و سنگدلان را نرم میکند. آمدهای تا در متن آوارگی خویش، به کج فهمان شام و هم آغوشانِ شب سامان بخشی که این بخشی از رسالت عظیم توست.
یا زین العباد علیه السلام ! کسی به استعداد ایمانت و توانایی پارسایی ات آگاه نیست که کافی است با لبخندی از روی اراده، کاخ شام ستم را در هم شکنی و با اشاره ای، قصر شب را فرو ریزی.
سفیهانِ نسنجیده در گفتار، تو را بیمار خواندهاند و حال آن که خودِ این بیمارْ دلان، محتاج نیم نگاهی از تواند تا شفا یابند.
السلام علیک یا علی بن الحسین علیه السلام !
يا باب الحوائج
بـاد از جــانـب صـــحرا خـــبری آورده
آسـمان قـید نزولش خدمه باران است
ابرهامان همه در معرض اشک شوق اند
و زمیـن چـشم به راه قـدم بـاران اسـت
***
بر روی خـاک پر وبـال ملـائـک پـهن اسـت
از مـسـیر گــذر اُمِّ بـنین آمــده انــد
هـمه دور سـر ایـن مـاه پسـر می گـردند
دسـت بـوس پـسر اُمِّ بـنین آمـده انـد
***
در توان چه کسی هست که با آمدنش
خلق را وجه ی او سر به سجود آورده
فاطــمه بـنت اسـد اُمِّ اسـد گــردیــده
کودکــی هــای علــی را بـه وجــود اورده
***
خــانه با آمدنــش رونق بـــسیار گــرفت
باغ را عــطر گل یـــاس بـــهاری کـــرده
ســـالها منتـــظر آمدنـــش زیــــنب بود
روی او فــــاطمه ســـرمایه گــذاری کرده
***
نه فقـــط شیـــعه به او بــاب حـوائج گوید
از دخیل نگــهش گـَـبر مســـلمان گــردد
دســــت او پنجـره فولاد همه ادیان است
او اشـــاره کــند ایران هـمه سلمان گردد
(مصطفي صابر خراساني)
این شبها، مدینه فرشتهباران است و هوا بوی بشارتی سبز و سرخ میدهد؛ بوی مراتع سبزی که غروب، به تماشایشان نشسته باشی.
زمین، شانههایش را برای قدوم آسمانی فرزند خورشید، تکانده است و یحیی ابن زکریا، از پس ِ پردههای غبارآلود تاریخ، دوباره متولد خواهد شد.......
امشب همه عالم پر از شور حسین است
چشم ملایک روشن از نور حسین است
سینای دل یک شعله از طور حسین است
قلب رسول الله مسرور حسین است
خورشید ثاراللهیان امشب درخشید
چشم همه آزادگان را نور بخشید
امشب عجب شوری دل دیوانه دارد
امشب یم رحمت به کف دردانه دارد...
آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود .
محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید : بخوان!
بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ،
آدمی را از لخته خونی آفرید ،
بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همان که با قلم آموخت ،
و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت
سلام بر مبعث، بهاریترین فصل گیتی!
سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت!
سلام بر مبعث؛ نوید تزکیه انسانهای شایسته از زشتیها.
سلام بر مبعث؛ روزی که گلهای ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد!
سلام بر مبعث، نوید وحدت حقطلبان جهان از خاستگاه وحی!
سلام بر مبعث، پیام خیزش انسان، از خاک تا افلاک!
سلام بر مبعث، انفجار نور و ظهور همه ارزشها در صحنه حیات بشر!
سلام بر مبعث، جشن بزرگ ستمدیدگان و بییاوران!
سلام بر مبعث، جاری کننده چشمه ایمان و عدالت در کویر خشک زمین!
سلام بر مبعث، پایهگذار حکومت صالحان در عرصه خاک!
اقرَأ باسم رَبّکَ الّذِی خَلَقَ
این وبلاگ در نظر دارد که برای بهبودی اطلاع رسانی وتبدیل شدن به منبع تصاویر و کلیپ های تعزیه خوانی در شهرستان به تعدادی افراد نویسنده احتیاج دارد تا بتونیم این هنر ماندگار در شهرستان را بیشتر رواج بدهیم ودرضمن از تمامی همکاران وهمشهریان گرامی درخواست میکنم اگه مطلب، فیلم، عکس و... در مورد تعزیه وتعزیه خوانی دارند لطفا به دستمون برسونند یا لینک آن را تو نظرات قرار بدن تا با نام خودشون در«وبلاگ تعزیه بادرود »قرار بدیم .
با تشکراز همکاریتون
ایمیل:ASHTARIHDI@GMAIL.COM
شماره تماس:09137432378
.: Weblog Themes By Pichak :.